loading...
دانلود آهنگ جدید - دانلود فیلم جدید - دانلود رایگان
آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 617 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

دلم برات تنگ شده آقا

برای مشاهده تصویر سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

 

دعوتنامه امام حسین (ع) برای یک دانش آموز

زینب وحیدی دختر ۱۳ ساله دانش آموز دوم راهنمایی روستای آبچور از توابع بجنورد که نامه ای به امام حسین علیه السّلام نوشت و چه‌ زود دعوت‌نامه خود را از امام حسین دریافت کرد! ماجرا چنین است

سوال: در چه خانواده ای زندگی می کنی و چه عاملی باعث شد به یاد امام حسین بیفتی؟زینب: پدرم کارگر ساده است، مادرم خانه‌دار،یک خانواده ۶ نفره هستیم‌، به مناسبت دهه فجر سال ۸۹ از طرف مدرسه روستا در مسابقه حفظ سوره فجر شرکت کرده و یک کارت بانکی با ارزش ده هزارتومان هدیه گرفتم. این کارترا خیلی دوست می داشتم و آن را به خوبی نگهداری می کردم. یک هفته بعد از طرف مدرسهبه دانش آموزان گفتند برای بازسازی حرم مطهر امام حسین علیه السّلام از طریق ستادبازسازی عتبات کمک جمع‌آوری می کنند. من هم همین کارتی را که گرفته بودم با نامه ایکه نوشتم هدیه دادم

.

سوال: در نامه چه نوشتی؟زینب: نوشتم: "به نامخدا نامه می‌نویسم برای امام حسین علیه السّلام خیلی‌ها دل دارند که به کربلابروند، بعضی می گویند باید پولدار شویم تا به کربلا برویم، ولی من می گویم بایدقسمت شود و کربلا ما را بخواهد. من این نامه را که می نویسم اشک از چشمهایم جاری میشود، خدایا، می شود روزی که کربلا بیایم و کنار ضریح آن امام بزرگوار درددل کنم، مناین هدیه را که در ۲۰ بهمن ۸۹ برای حفظ سوره فجر گرفتم به این نیت می دهم تا امامحسین علیه السّلام را همیشه به‌یاد آورم، اگر من پول زیادی داشتم، هیچ‌وقت دریغ نمیکردم ولی پدرم یک کارگر ساده است و برای درس و مخارج ما کار می کند".

سوال: بعد چه شد؟زینب: نامه مرا مدیر مدرسه خوانده بود، سر صف آمد و گفت: آیا شما دانش آموزان معلم و مدیر‌تان را به گریه انداخته اید؟ همه گفتند: نه. مدیر گفت: زینب با نامه اش مرا به گریه انداخت و شب تاصبح گریه کردم، بعد از آن یک کارت دیگر پارسیان خودش به من هدیه داد.

سوال: کی و چطور به کربلا آمدی؟زینب: یک روزبه من و خانواده ام اطلاع دادند آموزش و پرورش می خواهد زینب را به سفر کربلا ببرد. بعد هم گذرنامه تهیه کردند و تاریخ سفر پنجم تیر یعنی بعد از امتحانات خرداد اعلامشد و آقا امام حسین دعوت‌نامه مرا امضا کرد.

سوال از آقای رازی مدیر کاروان زینب: این کاروان چگونه عازم کربلا شد؟پاسخ: آموزش و پرورش بجنورد برای تشویق کمک به عتبات دوهدیه سفر کربلا اختصاص داد. یک هدیه برای دانش آموزان و یک هدیه برای فرهنگیان، درمراسم قرعه‌کشی که با حضور جمع کثیری از فرهنگیان برگزار شد شماره ۴۷ به قید قرعهدرآمد، همه گفتند خوش به حال صاحب این شماره، ببینیم نام کدام دانش آموز خوش‌شانسیاست، تا نام دانش آموز را خواندیم، زینب وحیدی همان دختر روستایی که به امام حسیننامه نوشته است، فرهنگیان که از ماجرای کمک این دختر اطلاع داشتند اشک شوق ریختند،جلسه منقلب شد و همه گریان از این حسن انتخاب تصادفی.

تعدادی از معلم ها داوطلبانه ۳۰۰ هزار تومان کمکهزینه سفر زینب به کربلا را تقبل کردند. تعدادی از خانم معلم ها هم آمادگی خود رابرای حضور در کاروانی که زینب را به کربلا می برد اعلام کردند، شور و هیجان خاصی درجمعیت حاضر افتاده بود، به این ترتیب تصمیم گرفته شد این کاروان فرهنگی با هزینهخودشان عازم کربلا شوند و من هم که سابقه مدیریت کاروان داشتم توفیق خدمت به آنهارا یافتم، جالب این‌که هنگام عبور کاروان از مرز مهران، شماره کاروان ما ۱ بود وامیدوارم در پیشگاه آقا امام حسین نیز شماره ۱ باشیم.

سوال از زینب: در اولین نگاه به حرم و ضریح آقاامام حسین علیه السّلام چه حالی داشتی و چه خواستی؟زینب: برای دیدن بارگاهمطهر آقا امام حسین لحظه شماری می کردم، با دیدن ضریح مطهر بی‌اختیار اشک ازچشمهایم جاری شد، احساس رضایت داشتم و برای همه آرزومندان و پدر و مادرم دعا کردم،از خدا خواستم کمک کند تا نمازم را اول وقت بخوانم.

سوال: چه توصیه ای برای دانش آموزان هم‌سن و سالخود داری؟پاسخ: توصیه من به این دختر خانم‌ها این است که حجاب خودرا حفظ کنندو مواظب باشند خون شهدا پایمال نشود، نماز اول وقت بخوانند و به پدر و مادرشاناحترام بگذارند.
لازم به یادآوری است که سیمای معصوم و بااخلاص زینب، از اوچهره‌ای محبوب بین اعضای کاروان ساخته است، خانم معلم‌ها تقاضا دارند زینب با آنهاهم‌اتاق باشد تا بیشتر از صفای باطن او بهره ببرند.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی حج

 

 منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 436 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

یا قتیل العبرات حسین ع

برای مشاهده تصویر سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

 

زیارت امام حسین(ع) از واجبات است

براى زیارت‏ هیچ امامى، به اندازه زیارت حسین بن على(ع) در ( کربلا ) تاکید نشدهاست.

حتى براى زیارت رسول خدا(ص) هم آن همه سفارش و دستور نیست.

گاهىدر روایات،زیارت ( کربلا )، از زیارت ( کعبه ) هم برتر و بالاتر به حساب آمده است وبراى زیارت سیدالشهدا، پاداشى برابر دهها و صدها حج و عمره بیان شده است، باید رازقضیه را فهمید.

لحن و بیانى‏که در احادیث مربوط به زیارت سیدالشهدا(ع) بهکار رفته است، بسیار جدى و آمیخته با تاءکیدات فراوان است.

ضرورت‏زیارت رادر هر حال و همواره مطرح مى‏کند، آن را براى یک شیعه و پیرو امام، در حد یک ( فریضه) مى‏شمارد، ترک آن را بسیار ناپسند مى‏داند و هیچ عذر و بهانه و خوف و خطر را مانعاز آن به حساب نمى‏آورد و به رسمیت نمى‏شناسد.



ازانبوه روایاتگوناگون، به چند نمونه اشاره مى‏کنیم:

امام صادق(ع)در دیدار با یکى از اصحاببرجسته اش به نام ( ابان بن تغلب ) ، از وى مى‏پرسد:اى ابان:

کى به زیارتقبر حسین رفته‏اى ؟

ابان - مدتى است طولانى که به زیارتشنرفته‏ام.

امام - سبحان‏الله...تو از بزرگان و روساى شیعه‏ هستى‏ و در عینحال، حسین(ع) را رها کرده و به زیارتش نمى‏روى؟...(۱)



امام باقر(ع) از یکى از شیعیان پرسید:فاصله میان شما و حسین (ع) چه قدر است؟

-
بیست‏و ششفرسخ (یا:شانزده فرسخ) - آیا به زیارت قبرش مى‏روید؟

-
نه!- چه‏قدر جفاکردید!...(۲) زیارت حسین رفتن، یک تکلیف مکتبى براى شیعه او و پیرو مکتب عاشورااست.

بدون پیوند باآن مرقد و مزار، ( شیعه بودن ) داراى خلل است.این مطلبىاست که خود ائمه دین فرموده‏اند.



امام صادق(ع؟فرمود:

هر کسبه زیارت‏حسین(ع) نرود تا بمیرد، در حالیکه خود را هم شیعه ما بداند، هرگز او شیعهما نیست.و اگر از اهل بهشت هم باشد، او مهمان بهشتیان است:

(
من لم یاءتقبرالحسین(ع) و هم یزعم انه لنا شیعه حتى یموت، فلیس هولنا بشیعه و ا ن کان من اهلالجنه فهو ضیفان اهل الجنه )(۳) امام صادق(ع) در جاى دیگر فرمود:

کسىکه‏توانایى زیارت حسین را داشته باشد ولى زیارت نکند، نسبت به پیامبر اسلام و ائمه( عاق ) شده است.(۴) و نیز، آن حضرت فرموده است:

زیارت‏حسین بن على(ع)، برهر کسى که ( حسین ) را از سوى خداوند، (امام) مى‏داند لازم و واجب است:

(
زیاره الحسین‏بن على واجبه على کل من یقر للحسین بالاءمامه من ا لله‏عزوجل.)(۵) واینکه:هر که تا هنگام مرگ، به زیارت حسین(ع) نرود، دین‏و ایمانش نقصاندارد.(۶)



امام باقر(ع) فرموده است شیعیان ما را به زیارت قبر حسینبن على دستور بدهید.چرا که زیارت او، بر هر مومنى که به ( امامت الهى ) حسین(ع)،اقرار دارد، فریضه است.(۷) و در سخنى دیگر فرموده است:شیعیان ما را دستور دهید تاحسین(ع) را زیارت کنند.همانا زیارت او عمر را زیاد، رزق را افزون، و بدیها را دفعمى‏کند و زیارت او، بر هر مومین که به امامت او از سوى خداوند اعتقاد دارد واجباست.(۸) گویا بین اعتقاد به امامت و رهبرى، با رفتن به زیارت، ملازمه‏است و زیارتعمل به تعهد و وفاى کامل به پیمانى است که بین هر امام و پیروان او برقراراست.



پاورقى :

۱ - کامل‏الزیارات، ص ۳۳۱، سفینه البحار، ج !ص۵۶۵، بحار الانوار، ج (بیروتى) ص‏۷.

۲ - کم بینکم‏و بین الحسین؟قلت:ست وعشرون فرسخا.قال له:او ما تاءتونه؟قلت:لا قال:ما اجفا کم!...(وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص۳۳۷و ۳۳۸، حدیث ۱۶ و ۲۰، بحار الانوار، ج ۹۸ ص ۵).

۳ -وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص۳۳۶، حدیث ۱۱ بحار الاءنوار، ج ۹۸ ص ۴.

۴ - وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص ۳۳۳، حدیث۲.

۵ - وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص ۳۴۶ حدیث ۵.

۶ - ...کان منتقص‏الدین،منتقص الایمان.(بحار الانوار ، ج ۹۸ (بیروتى) ص ۴).

۷ - مروا شیعتنابزیارهقبر الحسین بن ع لى، فان اتیانه مفترض على کل مومن یقر للحسین بالامامه منالله.(کامل الزیارت، ص ۱۲۱، بحار الانوار، ج ۹۸ ص ۱،۳ و ۴).

۸ - وسائلالشیعه، ج ۱۰ ص ۳۲۱، حدیث ۸ و ص ۳۴۵ حدیث ۱ و ۵.

 

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 288 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

ضربان قلبم حسینه

برای مشاهده تصویر سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

سهدوره ی زندگی امام حسین علیه السلام

اوّلاً حادثه را باید فهمید که چه قدر بزرگ است، تا دنبال عللش بگردیم. کسینگوید که حادثه ی عاشورا، بالاخره کشتاری بود و چند نفر را کشتند. همان طور که همهی ما در زیارت عاشورا می خوانیم: « لقد عظمت الرّزیّه و جلّت و عظمت المصیبه »،مصیبت، خیلی بزرگ است. رزیّه، یعنی حادثه ی بسیار بزرگ. این حادثه، خیلی عظیم است. فاجعه، خیلی تکان دهنده و بی نظیر است.
برای این که قدری معلوم بشود که اینحادثه چه قدر عظیم است، من سه دوره ی کوتاه را از دوره های زندگی حضرت ابی عبداللهالحسین علیه السلام اجمالاً مطرح می کنم. شما ببینید این شخصیتی که انسان در این سهدوره می شناسد، آیا می توان حدس زد که کار این شخصیت به آن جا برسد که در روزعاشورا یک عده از امت جدش او را محاصره کنند و با این وضعیت فجیع، او و همه ی یارانو اصحاب و اهل بیتش را تقل عام بکنند و زنانشان را اسیر بگیرند؟


این سه دوره، یکی دوران حیات پیامبراکرم است. دوم، دوران جوانی آن حضرت،یعنی دوران بیست و پنج ساله ی تا حکومت امیرالمؤمنین است. سوم، دوران فترت بیستساله ی بعد از شهادت امیرالمؤمنین تاحادثه ی کربلاست.

دوران کودکی امام حسین علیه السلام

در آن دوران زمان پیامبر اکرم، امام حسین عبارت است از کودک نور دیده ی سوگلیپیامبر. پیامبر اکرم دختری به نام فاطمه دارد که همه ی مردم مسلمان در آن روز میدانند که پیامبر فرمود: « انّ الله لیغضب لغضب فاطمه»؛ اگر کسی فاطمه را خشمگینکند، خدا را خشمگین کرده است. «و یرضی لرضاها » (۱)اگر کسی او را خشنود کند، خدا راخشنود کرده است. ببینید، این دختر چه قدر عظیم المنزله است که پیامبر اکرم در مقابلمردم و در ملاء عام، راجع به دخترش این گونه حرف می زند؛ این چیز عادی نیست.
پیامبراکرم این دختر را در جامعه ی اسلامی به کسی داده است که از لحاظافتخارات، در درجه ی اعلاست؛ یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام او، جوان، شجاع،شریف، از همه مؤمنتر، از همه باسابقه تر، از همه شجاعتر، و در همه ی میدانها حاضراست؛ کسی است که اسلام به شمشیر او می گردد؛ هر جایی که همه در می مانند، این جوانجلو می آید، گره ها را باز می کند و بن بستها را می شکند. این داماد محبوب عزیزی کهمحبوبیت او به خاطر خویشاوندی و اینها نیست - به خاطر عظمت شخصیت اوست - پیامبردخترش را به او داده است. حالا کودکی از اینها متولد شده است، و او حسین بنعلی است.
البته همه ی این حرفها درباره امام حسن علیه السلام هم هست؛ اما منحالا بحثم راجع به امام حسین علیه السلام است؛ عزیزترین عزیزان پیامبر؛ کسی که رئیسدنیای اسلام، حاکم جامعه ی اسلامی و محبوب دل همه ی مردم، او را در آغوش می گیرد وبه مسجد می برد. همه می دانند که این کودک، محبوب دل این محبوب همه است. او رویمنبر مشغول خطبه خواندن است، این بچه پایش به مانعی می گیرد و زمین می افتد؛پیامبراز بالای منبر پایین می آید، این بچه را بغل می گیرد و او را آرام می کند. ببینید، مسأله این است.
پیامبر درباره ی امام حسن و امام حسین شش، هفت سالهفرمود »سیدی شباب اهل الجنه» (۲) اینها سرور جوانان بهشتند. اینها که هنوز کودکند،جوان نیستند؛ اما پیامبر می فرماید سرور جوانان اهل بهشتند. یعنی در دوران شش، هفتسالگی هم در حد یک جوان است، می فهمد، درک می کند، اقدام می کند، ادب می ورزد وشرافت در همه ی وجود او موج می زند. اگر آن روز کسی می گفت که این کودک به دست امتهمین پیامبر، بدون هیچ گونه جرم و تخلفی، به قتل خواهد رسید، برای مردم غیر قابلباور بود؛ همچنان که پیامبر فرمود و گریه کرد و همه تعجب کردند که یعنی چه، مگر میشود؟!

دوران جوانی حضرت امام حسین علیه السلام

دوره ی دوم، دوره ی بیست و پنج ساله ی بعد از وفات پیامبر تا حکومت امیرالمؤمنیناست؛ جوان، بالنده، عالم وشجاع است، در جنگها شرکت می کند، درکارهای بزرگ دخالت میکند، همه او را به عظمت می شناسند؛ نام بخشنده ها که می آید، همه ی چشمها به سوی اوبر می گردد؛ در هر فضیلتی، در میان مسلمانان مدینه و مکّه، هر جایی که موج اسلامرفته است، مثل خورشیدی می درخشد؛ همه برای او احترام قایلند؛ خلفای زمان، برای او وبرادرش احترام قایلند؛ درمقابل او تعظیم و تجلیل و تبجیل و تجلیل می کنند و نامآنها را به عظمت می آورند؛ جوان نمونه ی دوران، و محترم پیش همه. اگر آن روز کسی میگفت که همین جوان، به دست همین مردم کشته خواهد شد، هیچ کس باور نمی کرد.

دوران غربت امام حسین علیه السلام

دور ی سوم، دوره ی بعد از شهادت امیرالمؤمنین است؛ یعنی دوره ی غربت اهل بیت. امام حسن و امام حسین (علیهما السّلام ) باز در مدینه اند. امام حسین، بیست سال بعداز این مدت، به صورت امام معنوی همه ی مسلمان، مفتی بزرگ همه ی مسلمانان، مورداحترام همه ی مسلمانان، محل ورود و تحصیل علم همه، محل تمسک و توسل همه ی کسانی کهمی خواهند به اهل بیت اظهار ارادتی بکنند، در مدینه زندگی کرده است؛ شخصیت محبوب،بزرگ، شریف، نجیب، اصیل و عالم. او به معاویه نامه می نویسد؛ نامه یی که اگر هر کسیبه هر حاکمی بنویسد، جزایش کشته شدن است. معاویه با عظمت تمام این نامه را می گیرد،می خواند، تحمل می کند و چیزی نمی گوید. اگر در همان اوقات هم کسی می گفت که درآینده ی نزدیکی، این مرد محترم شریف عزیز نجیب -که مجسم کننده ی اسلام و قرآن درنظر هر بیننده است-ممکن است به دست همین امت قرآن و اسلام کشته بشود، آن هم با آنوضع، هیچ کس تصور هم نمی کرد؛ اما همین حادثه ی باور نکردنی. همین حادثه ی عجیب وحیرت انگیز، اتفاق افتاد. چه کسانی کردند؟ همانهایی که به خدمتش می آمدند و سلام وعرض اخلاص هم می کردند. این یعنی چه؟ معنایش این است که جامعه ی اسلامی در طول اینپنجاه سال، از معنویت و حقیقت اسلام تهی شده است؛ ظاهرش اسلامی است، اما باطنش پوکشده است؛ خطراین جاست. نمازها برقرار است، نماز جماعت برقرار است، مردم هم اسمشان! مسلمان است و عده یی هم طرفدار اهل بیتند!

اهل بیت در همه ی عالم اسلام محترمند

البته من به شما بگویم که در همه ی عالم اسلام، اهل بیت را قبول داشتند؛ و هیچکس در آن تردید ندارد. حبّ اهل بیت در همه ی عالم اسلام، عمومی است، الان هم همینطور است. الان هم هر جای دنیای اسلام بروید، اهل بیت را دوست می دارند. آن مسجدی کهمنتسب به امام حسین علیه السلام است، و مسجد دیگری که در قاهره منتسب به حضرت زینباست، و لوله ی زوار و جمعیت است. مردم می روند قبر را زیارت می کنند، می بوسند وتوسل می جویند.
همین یکی، دو سال قبل از این، کتابی جدید - نه قدیمی؛ چون درکتابهای قدیمی خیلی هست - برای من آوردند، که این کتاب درباره ی معنای اهل بیتنوشته شده است. یکی از نویسندگان فعلی حجاز تحقیق کرده، و در این کتاب اثبات می کندکه اهل بیت، یعنی علی، فاطمه، حسن، و حسین. حالا ما شیعیان که این حرفها جزو جانمانهست؛ اما آن برادر مسلمان غیر شیعه این را نوشته و نشر کرده است. این کتاب هم هست،من هم آن را دارم، و لابد هزاران نسخه از آن چاپ شده و پخش گردیده است.(۳)

پی نوشت ها:

۱-بحار الانوار، ج۴۳، ص۴۴.
۲-بحار الانوار، ج۱۰، ص۳۵۳.
۳- خطبه های نمازجمعه، ۱۳۷۷/۲/۱۸.

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 331 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

ام المصائب زینب

برای مشاهده تصویر سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

 

 

در وصف غمت چه گویم یا زینب؟؟؟؟

آه ای صبور قافله ی غم سفر بخیر

راوی روضه های محرم سفربخیر

 

خلوت نشین نیمه شب ندبه هایاشک

دلگیر بغض های دمادم سفربخیر....

 

یکسال ونیم غربت و دلتنگی وفراق

یکسال ونیم گریه ی نم نم سفربخیر

 

ای شاهد مراثی گودالقتلگاه

ای وارث مصیبت اعظم سفربخیر

 

بغض غریب خاطره های کبودِشام

امن یجیب کوچه ی ماتمسفربخیر

 

روی کبود ونیلی وآشفته یفراق

موی سپیدو خاکی و درهمسفربخیر

 

زلفی بخون نشسته سرِنیزه هارهاست

بانو به زیر سایه ی پرچم سفربخیر



****************



چه بگویم که به من گشت چه ها دریکروز

هیجده یوسفم افتاد ز پا در یکروز

 

همرهانم همه گشتند فدا د ر یکروز

هستیم رفت ز دستم بخدا در یکروز

 

وای ازآن لحظه که از پیکر من جانمیرفت

چه غریبانه حسینم سوی میدانمیرفت

 

من عزیز همه بودم که حقیرمکردند

داغها بر جگر سوخته ، پیرمکردند

 

سِِِِِیر دادند به هر شهر و اسیرمکردند

خاک را پرده ی رخسار منیرمکردند

 

هیجده دسته گلم را به سر نیدیدند

دور محمل همه بر گریه ی منخندیدند

 

 

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 360 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

سری اول مداحی با موضوع کربلا

دوستان این مجموعه برای اولین بار هست که در فضای مجازی پخش میشه و چند روزی پی گیر جمع آوریش بودم.از هر مداح معروف دوتا فایل گذاشتم و یکی دوتا هم متفرقه.ایشالا که لذت ببرین.

التماس دعا

۱.حاج عبدالرضا هلالی

۲.حاج محمود کریمی

۳.کربلایی جواد مقدم

۴.کربلایی جواد مقدم

۵.کربلایی سید علی مومنی

۶.کربلایی سید علی مومنی

۷.محمد ناصری

۸.کربلایی مهدی رعنایی

۹.حاج حسین سیب سرخی

۱۰.حاج حسین سیب سرخی

۱۱.حاج حسین سیب سرخی

 

منبع: ashuora.ir

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6516
  • کل نظرات : 52
  • افراد آنلاین : 315
  • تعداد اعضا : 1180
  • آی پی امروز : 787
  • آی پی دیروز : 1020
  • بازدید امروز : 4,328
  • باردید دیروز : 35,588
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 93,115
  • بازدید ماه : 93,115
  • بازدید سال : 2,083,844
  • بازدید کلی : 8,283,146